• وبلاگ : به اميد وصال
  • يادداشت : * ناز نگاه * ...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 61 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + محمد 

    اي ناشناس درميان ما ، اي پدرآسماني .

    حال ميدانم که چطور مرا از خاک بي مقدار آفريدي ، وبراي خلق من از تمامي نيروها کمک گرفتي ، وبدون هيچ پاداشي تمام نيروهاي طبيعت را براي حفاظت از حيات من بکار گماردي ،تا شايد معرفت درک تورا پيدا کنم ، زهي تآسف که من اسير غرايز نفساني خود بودم ، از گناهاني که در مقابل ديدگان تو کردم شرمسارم ،هرچه کردم باچشماني باز بود چون تو از فطرت خود درنهادم قرار داده بودي ومرز بين من با حيوان مشخص بود .

    اگر مي دانستم مکاني دور از چشم توست ، ازشرم بدانجا پناه مي بردم اما چکنم که آسمان وزمين ملک توست وتو خالق من هستي .

    ميدانم که تو بخشايندۀ بزرگ هستي اما همان فطرت تو بمن ميگويد :

    چقدر بخشش،وحق هم داري من گناهانم را قبول دارم فقط از تو ميخواهم فرصت گناه را از من بگيري واجازۀ خدمت در راهت را بمن ارزاني فرمائي تا در زمان مرگ ، همانطور،

    که سر بزير دارم بگويم ، اي پدر آسماني من بجز تو کسي را ندارم ... با ترازوي عدالت گناهان مرا نسنج وازمن در گذر .....درگذر ازمن ... که تو بخشايندۀ بزرگ هست.

    سانسور حقيقتي تلخ http://h1.ripway.com/pishgooyan/672817-A.zip